فرشته کوچولوی زندگی شیرین من و همسری

اولین سفر خارج استانی و سه نفره ما سلام عزیز دلم امروز که فرصت کردم پشت کامپیوتر بشینم و برات پست بزارم یک هفته ای میشه که از مسافرت برگشتیم. ماجرای مسافرت هم از این قرار شد که به بابا قاسم ماموریت خورد واسه اصفهان و به ما پیشنهاد داد که در این مسافرت همراهیش کنیم و ما هم پذیرفتیم و این شد که پنج شنبه  بعد از ظهر ساعت 4 راهی تهران شدیم و شبش خونه عمه ناهید موندیم و فرداش که ناهارمونو خوردیم راهی اصفهان شدیم و و یک روز در نجف آباد موندیم که هتل مون مجهز به زمین بازی واسه بچه ها بود و شما کلی تاب بازی و سرسره بازی کردی و لذت بردی عصر روز شنبه منتقل شدیم به اصفهان و تا عصر روز دوشنبه اونجا بودیم . بخاطر شرایط  کا...

اخه چرا من هیچی از فضای مجازی نمیدونم حتی بلد نیستم جهت صفحه عکسو عوض کنم  وااای   اینجا پارک فومن هست که روز عید فطر باهم رفته بودیم   اینم شمایی که محو تماشای مجسمه ها شده بودی     درمورد کج و کوله بودن عکسا هم باید اعتراف کنم  که علاوه بر بیسواد بودن در زمینه وبلاگ و یا به عبارتی کم سواد بودن در این زمینه خدا وکیلی فرصت هم نمیکنم بشینم یاد بگیرم  یعنی صبح تا از خواب بیدار شم خیلی هنر کنم سریع کارای رو زانه خونه رو تا شما خوابیبه انجام برسونم که اغلب نا موفقم  و شما یکسره نق میزنی که بغلت کنم  و یا بازی  بازی  میکنی  بعضی مواقع&nbs...

                        عزیز دلم عاشقتم  دوستت دارم جیگرم روزت رو بهت تبریک میگم و امیدوارم تنت سالم و دلت خوش باشه     به راستی که همه عروسکای دنیا یتیم می ماندند اگر دختر ها نبودند   امیدوارم  با عنایت خداوند مهربان و زیر سایه مولا علی و حضرت زهرا س  بتونم دختری با ایمان و با حیا بزرگ کنم  . دوستت دارم گلم. هنوز برات تدارک کادو ندیدم صبح میرم برات کادو میگیرم ولی چون فردا ظهر عازم تهران و خونه عمه ناهید هستیم و  واسه جمعه هم عازم اصفهان این شد که فرصت کادو گرفتن ...

سلام عزیزم ورودت به شانزدهمین ماه زندگیت مبارک باشه قربونت برم  😗😗😗😗😗😗😗😗😗😗😗😗😗😗😗😗😗😗😗😗😗😗😗😗 امیدوارم همیشه سرحال و سالم و خندون باشی گل من اندر وقایع اینروزای ما: ماچند روزی رو به خاطر نبودن بابا قاسم و شروع شدن کلاس شنای من در منزل  مامان منیژه سپری کردیم و  در اونجا بابا محمدرضا برای شما چند تا جوجه خریده بود و شما حسابی مشغول بازی با اون جوجه های بخت برگشته بودی همین که صبح چشماتو باز میکردی سریع نیگفتی جوجه ببعدشم با برگشتن بابا قاسم از ماموریت ما هم دیگه اومدیم خونه و به دلیل گرمای هوا اول شما مریض شدی  و راهی بیمارستان و سرم و آمپول شدی و بعدش من  و در آخر بابا قاسم هم مریض شد بعدش یکم مرداد  نو...

سلام  عشقم  ورودت به شانزدهمین ماهگرد زندکیت رو تبریک میگم 😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😘😘😘😘😘😍😍😍😍😍😍😍😍💖💖💖💖💖💖💖💖 اندروقایع اینروزای نا خوب باید عرض کنم نا چند روزی رو مهمان مامان منیژه بودیم چون بابا قاسم ماموریت بود و مامان مهدیه یعنی اینجانب  هوس آموزش شنا به سرم زده بود و این شد که محبور شدم  در خانه مادر اقامت کنم  و بابا مخمد رضا برای شما دو تا جوجه ناز خرید و شما هم حسابی با جوجه های بخت برگشته مشغول بودی یعنی اگه فیلمتو تو فضای مجازی بزارم به عنوان حیوان آزار میان  دستگیرت میکنن میبرن 😂  و منم مشغول کلاسای شنا بودم  بعدش با برگشتن بابا قاسم از مانوریت ماهم به خانه رجعت کردیم و همون موقع بود که درگیر گرما ...